محل تبلیغات شما



موش ها و آدم ها  - جان اشتاین بک ترجمه - سروش حبیبی 

جورج و لنی، شخصیت‌های داستان، کارگرانی هستند که مجال ریشه‌گیر شدن در جایی و داشتن خانه و خانواده را نیافته‌اند و  به دنبال کار از این مزرعه به آن می‌روند، اما این دو دوست رؤیای گوشه‌ای امن، و آزاد از نظام دستوری ارباب و رعیتی را در سر می‌پرورانند. لنی، برخلاف جورج، سبک‌مغز است اما نیروی جسمی زیادی دارد که اغلب این نیرو وجهی خطرناک به خود می‌گیرد. همراهی لنی و مراقبت از او هرچند برای جورج بار سنگینی است، اما نمی‌تواند او را به حال رها کند. عاقبت گزند توان جسمانی لنی از اختیار بیرون می‌شود و دست سرنوشت رؤیای مشتاقان را درهم می ریزد.

موش ها و آدم ها کتابی برای همه سنین است اولین بار آن را در نوجوانی خواندم در آن زمان برای پایان داستان لنی گریستم بدون اینکه عمق و کنه داستان را درک کنم و در سال های بعد دوباره داستان را خواندم و چند روز پیش برای بار سوم و هر بار خواندن مفهوم داستان برایم پخته تر شد و الان لنی را همه آززوی های برآورده نشده جورج می دانم  موش‌ها و آدم‌ها فلاکت آدمیان را در برابر بی‌رحمی ‌ارباب‌ها نشان می‌دهد.

در این رمان، اشتاین بک در تلاش برای مطرح کردن تعریف خود درباره انسانیت، مضمون های زیادی را مطرح می کند:ماهیت رویاها و ماهیت تنهایی دو مضمون مهم رمان هستند. در این رمان، اشتاین بک در تلاش برای مطرح کردن تعریف خود درباره انسانیت، مضمون های زیادی را مطرح می کند: ماهیت رویاها و ماهیت تنهایی دو مضمون مهم رمان هستند.


The Necessity for Psychosocial and Social Perspective in Education: A Quantitative Study of Life Skills among the Young Iranian Married Clients

The present study investigated the relationship between demographic characteristics and marital life skills of the young Iranian clients using descriptive-survey method in 2017. The studied population was all young married people in Shiraz. The sample included 384 individuals who were selected by cluster sampling method. Data was measured by a researcher-made questionnaire. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics. The results of descriptive statistics indicate that the participants benefit from desirable life skills. The inferential results showed that there was no significant difference between the life skills variables and gender, and marriage length and occupational status at the p value  

 ,Elham Dindar

Mohammad Sadegh Mahdavi

Seyyed Mohammad Seyyed Mirzaei

2019

 


نویسنده در طی روایت داستان، مروری بر حوادث و رخدادهای ی افغانستان دارد و در آن داستان افغانستان در یک بازه زمانی ۴۵ ساله از زمان کودتای سال ۱۹۷۳ علیه ظاهر شاه تا افغانستان بعد از ۱۱ سپتامبر ، روایت می‌شود : ورود روس‌ها ، جنگ‌های مجاهدین با روس‌ها ، عقب‌نشینی نیروهای روسی ، درگیری قوم‌ها و دسته‌های مختلف در افغانستان و رنج‌های بی‌شمار مردم عادی ، به قدرت رسیدن طالبان ، حادثه ۱۱ سپتامبر و پس از آن.

دوستان جوان من ، این داستان کشور ماست ، یه مهاجم بعد از دیگری ، مقدونیه‌ای‌ها ، ساسانی‌ها ، عرب‌ها ، مغول ها و حالا هم روس‌ها. اما ما مثل اون دیوارها هستیم. درب و داغون و بدون زیبایی ، اما هنوز هم سر پا ، درست نیست برادر؟»

 


جنایات و مکافات  شاهکار بی بدیل فیودور میخاییلوویچ داستایفسکی است  که هر بار بخوانی برایت تازگی دارد معمای در ذهنت حل می گردد و خسته نمی شوی 

شخصیت اصلی این کتاب، رادیون رومانویچ راسکلنیکف، جوانی ۲۳ ساله است که فکری باز و کنجکاو دارد. جوانی خوش‌چهره که فقر و بی‌پولی او را در هم کوبیده است و باعث شده با مردم و زندگی اطرافش بیگانه باشد. راسکلنیکف افکاری آشفته دارد و مدام به موضوعات مختلف فکر می‌کند و تراوشات ذهنی‌اش بسیار زیاد است. هنگام راه رفتن همیشه زیر لب چیزی زمزمه می‌کند و یا حتی با صدای بلند با خود صحبت می‌کند. راسکلنیکف از این این دنیا و ناعدالتی آن به تنگ آمده است.

در این داستان راسکولْنیکُف به‌خاطر اصول مرتکب قتل می‌شود. بنابر انگیزه‌های پیچیده‌ای که حتی خود او از تحلیل‌شان عاجز است، زن رباخواری را همراه ش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می‌شود، می‌کُشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج‌کردن پول و جواهراتی که برداشته می‌بیند و آن‌ها را پنهان می‌کند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف هرکس را که می‌بیند می‌پندارد به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون می‌رسد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به‌خاطر مشکلات مالی خانواده‌اش دست به تن‌فروشی زده بود، می‌شود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه‌ی مِهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده‌است و همان عشق، نیروی رستگاری‌بخش است. البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی شدن در سیبری به این حقیقت رسید.

خواندن یک رمان با درون‌مایه روانشناسی و فلسفی با تقابل جبر و اختیار، شر و خیر، شرارت و نیکوکاری لذت خاص خود را دارد. شاید در انتهای کتاب به خود بگویید جنایت آنقدرها هم که فکر می‌کردید وحشتناک نیست! آن همه اضطراب که شخصیت اصلی را به مرز جنون کشانده بود، در انتها از بین می‌رود. گویا هرکه جنایتی کرده با کشیدن مکافات آن پاک و منزه خواهد شد. دست یافتن به ارزش گوهر وجود انسان، بهبود رابطه فرد و جامعه و جهان پیرامون و دور شدن از پوچی از دست‌آوردهای مطالعه جنایت و مکافات است؛ همان‌طور که شخصیت اصلی رمان از میان رخوت، معنایی برای زندگی خود می‌یابد. 
عشق یکی دیگر از یافته‌های این داستان است. جنایتکارها هرگز از خداوند و رحمت واسعه او دور نشده‌اند. داستایوفسکی رابطه راسکولنیکوف با سونیا را نشانه مهر و لطف خداوند به انسان خطاکار می‌داند و عشق، نیروی رستگاری‌بخش است.


دل من سخت می‌گیرد وقتی می‌بینم آدم‌ها به همدیگر آزار می‌رسانند، و به‌ویژه جوانان، جایی که می‌توانند در بهار زندگی‌شان در قبال همهٔ شادی‌ها بیشترین گشاده‌رویی را داشته باشند، این چند روزه‌ی شیرین را با بدخلقی برای هم خراب می‌کنند و روزی می‌فهمند چه گوهر جبران‌ناپذیری از دستشان رفته که دیگر دیر شده است. رمان رنج‌های ورتر جوان – صفحه ۴۷

این مردم چیزی نیست که در یکدیگر نبینند و خرابش نکنند؛ سلامتی، خوش‌نامی، دوستی، آسایش! و دلیل عمدهٔ آن‌هم بلاهت است و کج‌فهمی و تنگ‌نظری. چون که وقتی پای حرفشان می‌نشینی، به‌راستی هیچ منظور بدی نداشته‌اند. گاهی‌وقت‌ها دلم می‌خواهد به پایشان بیفتم و تمنا کنم این‌قدر دیوانه‌وار توی دل و رودهٔ هم نکاوند. رمان رنج‌های ورتر جوان – صفحه ۹۶


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یک آسمان حرف